رومه همشهری - علی اناری : «ما آشنایی داشتیم که خیلی مؤمن بود. روزی روضه در منزل ما برقرار بود. قبلتر مادرم گفته بود، چون آبجی همدم هم میخواهد برای روضه بیاید، روی تلویزیون را بپوشانید که آن را نبیند وگرنه داخل نمیآید. بالاخره روی تلویزیون را با چادرشب و پتو پوشاندیم. زنگ در خانه به صدا درآمد و آبجی همدم وارد منزل شد. پس از سلام و احوالپرسی یکمرتبه رنگش پرید و گفت میخواهم بروم. مادرم دلیلش را پرسید.
Express News تلویزیون ,آبجی همدم منبع
درباره این سایت